چطور هویت حقیقی خودتان را کشف کنید و ارزش خودتان را تقویت نمایید
Posted in برند شخصی

چطور هویت حقیقی خودتان را کشف کنید و ارزش خودتان را تقویت نمایید.

خویشتن مانند نمایی خارجی است.
خیلی اوقات مردم می گویند که فلان آدم هنوز خودش را پیدا نکرده است. اما خود، چیزی نیست که پیدا شود، چیزی است که ساخته می‌شود.
چیزی که گم می‌شود پیدا نمی‌شود، چیزی که پیدا می‌شود هرگز فراموش نمی‌شود.


هویت خودتان را به اندازه‌ای که در آن جستجو می‌کنید و عمیق می شوید کشف می‌کنید. همان‌طور که از تصویر شکل داده شده قبلی دور می‌شوید، به خود اجازه می‌دهید تا خود حقیقی تان ظهور کند.
به گفته ی نیل دونالد والش نویسنده: “روح شما کسی است که هستید. بدن و ذهن شما همان چیزی است که برای تجربه با دیگران از آن استفاده می‌کنید.”


یک هویت قوی با میزان چرایی زندگی شما و مؤثر بودنتان تقویت می‌شود. کسانی که از هدف خود دور می‌شوند، هویت خود را از دست می‌دهند و بعدا تلاش می‌کنند تا به زندگی خود معنا دهند.
افرادی که روابطی صمیمی وابسته به احساسات دارند با کم شدن یا از دست رفتن روابط، احساس از دست دادن هویتشان را دارند. این مثال ها مانند بودن، انجام دادن و داشتن دلبستگی، وابستگی فرد به یک عمل را نشان می دهد اما این موارد هویت را تعریف نمی‌کند.


ایگو یا ضمیر برای حفظ جایگاه خود در جهان، لایه‌ای به خود شکل یافته اش اضافه می‌کند.
اگر نتوانید به هدفتان برسید یا اگر رابطه احساسی شما با کسی بهم خورد، هویت شما چیست؟
این مورد تجربه ای مشترک برای کسانی است که سرنوشتی مشابه دارند.
این نیاز را ایجاد می‌کند که “من که هستم؟ “


اگر من در این جایگاه نیستم پس چه کسی هستم؟


به من اجازه دهید که بگویم عنوان شما، هویت شما را شکل نمی‌دهد، بلکه لایه ای به آن می‌افزاید. یک رابطه شما را تعریف نمی‌کند، بلکه شما را تکمیل می‌کند و بهترین ها را در شما ترسیم می‌کند.
اگر رابطه ای به پایان برسد، به این معنی نیست که بخشی از شما گم شده است. رابطه با اضافه کردن یک قطعه پازل جنبه ای از هویت شما را نمایان کرده است.
خود ادراک شده به دلیل شرایط گذشته ی شما مانند نمایی خارجی است.


چند لحظه تامل کنید. اگر در گذشته تان خلاصه نمی‌شوید پس چه کسی هستید؟
منظور از گذشته خانواده، همکلاسی ها، دوستان و تجارب زندگی است.
بعد از گذشتن از تمام اینها، شما چه کسی را “من” می‌نامید؟

بیش از یک دهه پیش من تصویری از خودم شکل داده بودم از اینکه میخواستم طراحی موفق در زمینه مد در خارج از کشور باشم. پدرم خیاط بود و مادرم خیاطی لباس زنانه درس میداد. در این زمان من لیسانسم را در طراحی مد در دانشگاه گرفتم و آرزوی خودم برای کار در ایتالیا را تحقق بخشیدم. هنوز تصویر طراحی موفق بودن هویتی بود که من خودم را متقاعد کرده بودم به عنوان فرزند دو خیاط به آن برسم و این تصویر تصویری بزرگ بود. تا آنکه چندین سال بعد، زمانی که پدرم فوت کرد، آن تصویر با او نابود شد. من هویت یک طراح موفق بودن را رها کردم زیرا این تصویر، در نهایت خواسته ی من نبود.


رفتار و وضعیت سیال است.
“کار شما این است که دنیای خودتان را کشف کنید و سپس با تمام وجود خود را به آن بسپارید.” بودا
پس باید فراتر از چیزی که فکر می‌کنیم هستیم ریسک کنیم. برای کشف انعکاس درست هویتمان به خودمان اجازه دهیم و اعتماد کنیم. اگر در پی کشف حقیقتی جایگزین برای پیدا کردن خودمان هستیم باید از منطقه امنمان بیرون بیاییم.


ممکن است هویت واقعی شما جایی بین تصورات شما از خودتان و منطقه امنتان باشد.


بروس هود نویسنده ی کتاب تصویر خود: “فکر می‌کنید چه کسی هستید؟ جواب: اینکه ما چه کسی داستانی شخصی است، یک روایت ساختگی که مغز ما ایجاد می‌کند.”
برای قوی کردن هویتی شخصی متناسب باید اعمال شما طبق تصویری که به آن شکل داده اید باشد. وقتی اعمال و تصویرتان در یک راستا قرار می‌گیرد و یکدیگر را تقویت می‌کنند عزت نفستان بالا می‌رود.
زمانی که به گذشته ی فرهنگی به ارث رسیده نگاه می‌کنید، خشن، عاطفی و حساس است.


شما هویتتان را کشف می‌کنید و هویت های فرهنگی در طول زمان کمرنگ می‌شوند. در حالی که هویتی که برای خودتان ساخته اید قابل اعتماد و بی‌انتهاست و برچسب هایی که به شما می‌زنند محدود نمی‌شود.
خود حقیقی تان اغلب مبهم است و تحت نفوذ پرده ای از خودی است که قبلا تصور کرده‌اید. با تقویت تصویر خود حقیقی تان، این تصویر جانی دوباره می‌گیرد.


هنگامی که مرزها و حدودتان را مشاهده می‌کنید، محدودیت هایتان را تصدیق کنید و به‌طور مستقیم به علاقه و اشتیاقتان توجه می‌کنید.
به همین ترتیب عقاید منسوخ را رها کنید و فضایی برای اعمالی نشات گرفته از خود حقیقی تان را فراهم کنید.
کاوش در هویت فردی، به یک سفر اکتشافی درون خودمان تبدیل می‌شود. ممکن است بخواهید از افراط در یک عقیده به تفریط در آن بروید در حالی که هویت واقعی شما جایی در این میان است. به همین خاطر، یک بار ارزش‌های خود را تعیین کنید و روی آنها بمانید.


هرزمان که ارزش های خودتان را نقض می‌کنید احساستان به خودتان را تضعیف می‌کنید.
برای کشف هویت واقعی تان، تصویر شکل گرفته از خودتان را واگذار می‌کنید تا اجازه دهید خود حقیقی تان پدیدار شود. خود حقیقی تان نمی‌تواند ضعیف شود یا آسیب ببیند چون آن جوهر بودن شما در سطح درونی است.
به همین نحو ایده ها، اعتقادات و احساسات ویرانگری که دیگر به کارتان نمی‌آید رها کنید و آنها را دگرگون سازید. طبیعت ذاتی شما با هویتی که شکل گرفته ادغام می‌شود و این کار به شما قدرت می‌دهد.


زمانی که هویت واقعی تان پیدا شود هیچ وقت گم نمی‌شود، زیرا که در همه حال حضور داشته است.
با این کار موقتا خودتان را به جای کسی دیگر می‌گذارید تا جایگاهتان را در جهان پیدا کنید. 🤩

برداشتی از سایت medium.com

فعلا دیدگاهی نداریم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای جستجو شروع به تایپ و سپس اینتر کن

Shopping Cart